فقط اس ام اس و جوک

اس ام اس عاشقانه,خنده دار,آموزنده,سرکاری,مناسبتی

فقط اس ام اس و جوک

اس ام اس عاشقانه,خنده دار,آموزنده,سرکاری,مناسبتی

اس ام اس و جوک از همه چی ۱

یه آبادانیه با یه فرانسویه راه میرفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو ۱ ماهه ساختیم، فلان جا رو ۲ ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!!

*********************************************

از یکی میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که 4تاست؟ یکی انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچه همسایمونه، ولی همیشه خونه ماست

*********************************************

آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله میدوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد میزنه درازش میکنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت که نشده؟ آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش میکنه، چشمش میافته به شلوارش، میگه:

چی چیو طوری نشده، ولک زدی حسابی پیچوندی

*********************************************

آرداواس بعد بیست سال از آمریکا برمیگرده ایران و یک ساندویچ فروشی میزنه. روز اول، یکی میاد میگه: قربون دستت، یک ساندویچ سوسیس بده. آرداواس که هنوز خوب از حال و هوای دیار کفر درنیومده بوده، میپرسه: "تو گو" بدم؟ یکی شاکی میشه، میگه: نه مرتیکه، تو نون بده!

*********************************************

یکی تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. راننده قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، او یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن! خلاصه اونو رو میگیرن میبیرن بازجویی، اونجا بازجو بهش میتوپه که: مرتیکه خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! طرف میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردم

*********************************************

یکی رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. یکی یه خرده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟

*********************************************

یکی ساعت سه نصفِ شب زنگ میزنه صدا و سیما، میگه: ببخشید آقا به نظرِ شما الان آقای خامنه‌ای خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی احتمالاً باید خواب باشن. یکی میگه: معذرت میخوام؛ ولی آقای رفسنجانی چی، ایشون هم خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی یحتمل ایشون هم خواب باشن. یکی میگه : ببخشید ولی آقای احمدی نژاد چی؟ یارو میگه:باید خواب باشن . یکی میگه: پس دمت گرم حالا که همه اینا خوابن یه شو هندی بذار حال کنیم

*********************************************

عملیه شب جمعه‌ نشسته بوده تو حیاط واسه خودش بساط میزونی جور کرده بوده و تو حال بوده، که یهو یک توپ از آسمون میاد میزنه بساط منقل و وافورش رو به گند میکشه. خلاصه بدبخت صاب وافور همینجوری هاج و واج نشسته بوده داشته به شانس گند خودش لعن و نفرین یکرده که یهو صدای زنگ در بلند میشه و حالا زنگ نزن کی زن! جناب عملی با هزار بدبختی، خودشو میرسونه دم در، میبینه پشت در یک بچه ده-یازده ساله واستاده، هی داد میزنه: توپم...توپم! یارو خیلی شاکی میشه، میگه: ای بی ظرفیت! بابا خوب منم توپم... دیگه نمیام کاسه کوزه مردم رو بهم بزنم که

*********************************************

یکی میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره یکی میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار یکی این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده باخودش میگه این بابا که مشتری پایس... بگذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعه‌ای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میگذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح یکی میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! یکی میگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بیست چهارش به ما بده

*********************************************

بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن میمیره، علی میره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه می‌گه: هر کلمه هزار تومان، برای تاریخ و امضا هم پول نمی‌گیریم. علی می‌گه بنویس: بهمن تیر خرداد مرداد !

*********************************************

آرنولد میره آبادان، همون شب اول آبادانیه تو خیابون بهش گیر میده که: ولک تورو جون بوات.. تو رو جون ننت، فردا ما رو تو خیابون دیدی بهم سلام کن! خلاصه اونقدر التماس میکنه، تا آخر آرنولد قبول میکنه. فرداش آبادانیه داشته با دو سه تا از رفیقاش تو خیابون ‌چرخ میزده، یهو ارنولد میاد میگه: سلام عبود! آبادانیه میگه: اَاه‌ه‌ ... باز این سیریش اومد!

*********************************************

معلم: الفبای فارسی رو بگو ببینم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث – چهار – پنج – شش – هفت... معلم: الفبای انگلیسی رو بگو ببینم. شاگرد: ا – بی – سی – چهل – پنجاه – شصت – هفتاد... معلم: الفبای یونانی رو بگو ببینم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتا – پنج‌تا ... معلم: نخواستم بابا یه شعر بگو. شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – شش – هفت...

*********************************************

در نیویورک خانم مستر اسمیت رفت پیش وکیل دادگستری و گفت: من می‌خوام از شوهرم طلاق بگیرم. وکیل گفت: بسیار خوب، مانعی ندارد... فعلا دوهزار دلار بدهید تا ترتیب کارتان را بدهیم. خانم گفت: زکی! 500 دلار می‌گیرند که او را بکشند، چرا دو هزار دلار بدهم؟

*********************************************

سه نفر به جزیره آدم‌خوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در دیگ آب جوش انداختند. کمی بعد در اولین دیگ را برداشتند دیدند اولی از ترس مرده. در دیگ دومی را برداشتند دیدند از ترس بیهوش شده. در دیگ سوم را برداشتند، یکی که توی دیگ بود، در حالی که بدنش را مالش می‌داد گفت: ببخشید روشور دارید؟

*********************************************

شنیدم مادرت به رحمت خدا رفته؟ آره! مگه بیماریش چی بود؟ سرماخوردگی. یعنی بر اثر سرماخوردگی فوت کرد؟ آره، آخه وسط خیابون یهو عطسه‌اش میگیره، تا می‌ایسته عطسه کنه یه ماشین بهش می‌زنه!

*********************************************

یک بنده خدایی لنگ بوده و روی کشتی هم کار می کرد هروقت از سرکارش می آمده تمام بدنش خیس بوده زنش باهاش دعوا می کنه این چه وضعیه تو چرا هر وقت می آیی همه لباسهایت خیس است

بنده خدا می گه هروقت کشتی را نگه می دارند می گویند لنگرو بندازید و من برمی دارن می ندازن تو دریا

*********************************************

یک ایرانی با یک خارجی ازدواج می کنند خارجی اسمش بیل هست مرند رستوران مادر دختر زنگ میزنه می گوید چکار می کنی میگه دارم با بیل غذا می خورم می گه وای خدا مرگم بده قاشق نداشتی با بیل غذا میخوری

*********************************************

غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش،‌ داشته می‌برده بالای ساختمون. صاحب‌کارش بهش میگه: تو که فرقون داری،‌ چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: ‌اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت می‌کرد!

*********************************************

یکی مرده شور بوده، بعد از یه مدتی میگیرنش دهنش رو سرویس میکنن. رفیقاش میپرسن بابا مگه این بیچاره چی کار کرده بود؟ میگن: این پدرسوخته سوالای شب اول قبر رو تکثیر کرده بود بین مرده‌ها تقسیم می‌کرد

*********************************************

چندنفر داشتن میرفتن کوه، سرپرستشون (که از قضا لکنت زبون هم داشته) از وسط راه شروع می‌کنه میگه: چ چ چ.... ملت اول یکم نگاش می‌کنن ببینن چی‌میخواد بگه،‌ بعد می‌بینن نمی‌تونه حرفش رو بزنه، بی‌خیال میشن و راه میافتن، این بابا هم همه مسیر همینجور هی ‌میگفته چ..چ..چ.. وقتی میرسن بالا میخواستن چادر بزنن سرپرسته بالاخره میگه: ‌چ..چ..چا..چا..چا..چادر یادم رفت! ملت میگن ای بابا رودتر می‌گفتی، حالا باید برگردیم پایین! تو راه برگشت سر پرسته هی میگفته: ش ش ش.. ولی ملت دیگه شاکی بودن و کسی توجه نمی‌کرده، وقتی می‌رسن پایین یارو بالاخره میگه: ش..ش..ش..شو..شو..شوخی کردم

*********************************************

یکی چراغ جادو پیدا میکنه، دست میکشه روش غولش در میاد میگه: ‌دو تا آرزو بکن. یکی میگه: یه نوشابه خنک میخوام که هیچ وقت تموم نشه. غوله بهش میده، یکی یکم میخوره میگه: ‌به به! چقدر خنکه! یکی دیگه هم بده

*********************************************

یکی 15 سال به یه مورچه یاد می ده با چوب غذا بخوره مورچه رو می یاره تو میدون که به مردم نشون بده همه دور تا دور وایساده بودن نگاه می کردن . یکی از اونجا رد می شه می بینه همه عقب وایسادن مورچم وسطه می ره با پا موچه رو له می کنه می گه: اخه مورچم ترس داره؟!!!

*********************************************

یکی از زمین و زمان گله می کرده می گه: چه دنیای بدی شده ادم نمی تونه به هیچ کس اعتماد کنه از صبح تا حالا از 10نفر ساعت پرسیدم هر کدوم یه چیز می گن نمی دونم حرف کدوم رو باور کنم؟

*********************************************

یکی تو استادیوم بوده داشته فوتبال نگاه می کرده هی می گفته عجیبه واقعا غجیبه.می گن چی عجیبه؟ می گه: 100هزار تماشاچی 22تا بازیکن 3تا داور .می گن خوب چیش عجیبه؟ می گه گنجشکه همه رو ول کرده ریده رو سر من!!!

*********************************************

زن و شوهری به سینما رفتند. در اواخر فیلم، زن، شوهرش را صدا زد و گفت: این کسی که بغل دست من نشسته از اول فیلم تا حالا خواب است. مرد با ناراحتی جواب داد: به درک که خواب است. حالا چرا منو از خواب بیدار کردی؟

*********************************************

دو نفر در طول مهمانی کنار هم نشسته بودند و در طول دو ساعت یک کلمه هم با هم حرف نزدند پس از دو ساعت یکی از آنها به دیگری گفت: پیشنهاد می‏کنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم!

*********************************************

یکی با زنش رفته بوده سینما، تو فیلم یهو یه گاوه شروع می‌کنه دویدن طرف تماشاچیا. یکی یهو میپره زیر صندلی، زنش میگه: ‌بابا خجالت بکش! این فیلمه. او میگه: زن! من و تو می‌دونیم فیلمه، گاوه که نمی‌دونه!

*********************************************

یکی کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن

*********************************************

به یکی میگن تا حالا موز خوردی؟ میگه: آره ، همون که هستش یک وجبه؟

*********************************************

مشتری: آقا چرا دیگه می‌خواهی توی حلقم را کیسه بکشی؟ دلاک: آخه خودتون گفتین

گلوتون چرک کرده!
ادامه مطلب ...

اس ام اس و جوک از همه چی ۳

آنقدر دوستت دارم...از این روست که مکافاتت میکنم

من خسته ترین واژه ملموس غروبم ,

کاش در این وسعت سبز یک نفر درد مرا می فهمید 


------------------------------------------------ 


ترکه رفته بود زیارت امام رضا .

 بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت

و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی .

 نیگاه کرد ، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر! 


----------------------------------------------- 


یک روز به مرده میگن اگر بهت یک ماشین مدل بالا بدن چکار میکنی

میگه لاستیکاشو باز میکنم لاستیک بازی میکنم  


--------------------------------------------- 


رشتیه میگن زنت چند ما حامله است میگه:زنم..؟!حمید...؟ 


--------------------------------------------- 


رشتیه دعا می کنه که حق به حق دار برسه .....

 صبح که از خواب پا می شه می بینه که هیچ کدوم از بچه هاش نیستن 

 --------------------------------------------- 


چی بگم دفعه اول تو کوچه دیدمش گفت داداشی میای بازی کنیم؟

بعده اینکه بازیمون تموم شد گفتی تو بهترین داداشه دنیایی،

وقتی بزرگتر شدم به دانشگاه رفتم چشام همش اونو میدید

و میخواستم از ته قلبم بگم عاشقشم دوسش دارم

اما اون گفت تو بهترین دادشه 


------------------------------------------- 


دنیایی وقتی ازدواج کرد من ساقدوسش بودم بازم گفت

 تو بهترین دادشه دنیایی و وقتی مرد من زیره تابوتشو گرفتم

مطمئن بودم اگه میتونست حرف بزنه میگفت

 تو بهترین دادشه دنیایی چند وقت بعدی وقتی دفتره خاطراتشو خوندم دیدم

نوشته عاشقت بودم دوست داشتم اما میترسیدم بگم

برا همین میگفتم تو بهترین دادشه دنیایی 


------------------------------------------ 


هرچه گشتم در این شهر نبود اهل دلی که بداند غم دلتنگی وتنهایی ما ...!  


------------------------------------------ 


به دریا شکوه بردم از شب دشت، وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت،

 به هر موجی که می گفتم غم خویش؛ سری میزد به سنگ و باز می گشت .!  


------------------------------------------ 


هیچکس تنهایی ام را حس نکرد...لحظه های ویرانم را حس نکرد..

در تمام لحظه هایم هیچکس وسعت حیرانم را حس نکرد ...

آن که سامان غزلهایم از اوست بی سروسامانیم را حس نکرد چرا 


----------------------------------------- 


تا توانی رفع غم از خاطری غمناک کن

 در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن 

 اونیکه یار تو بود اگه غمخوار تو بود

 قلبشو پس نمی داد دل به هر کس نمی داد 


---------------------------------------- 


دستانت را به من بده و سعی کن تا بفهمی که من چقدر به تو احتیاج دارم

 به تو و به عشقی که به آن ایمان دارم...

 ولی افسوس آسمان نمی بارد تا این تن غبار آلود را بشوید و ببرد با خود به دیار دوست 


---------------------------------------- 


خداوندا من در کلبه ی حقیرانه ی خود چیزی دارم

که تو در عرش کبریایی خود نداری .

 من چون تویی دارم و تو چون خود نداری 


--------------------------------------- 


همیشه غمگین ترین و رنج آور ترین لحظات زندگی آدم

توسط همون کسی ساخته می شه که شیرین ترین و به یاد موندنی ترین لحظات

 رو برای آدم میسازه و من وقتی ما می شه که بخوایم.

 پس بی خودی با حروف بازی نکن بدان که قلب من هم شکسته

بدان که روحم از همه دردها خسته شده.

 این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.

 بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام 


----------------------------------------

Pakkone tahe etod mesle eshgh o dust dashtane , ya enghadr azash estefade mikoni ke tamam mishe ya delet nemiyad azash estefade koni ta gom mishe
------------------------------------------

Torke sare 4rah mizane be ye B.M.W , ba gerye o zari mibakhshanesh...Sare 4rahe ba'di baz mizane be hamoon B.M.W , dastesho miare biroon o mige : MANAM,BORO
----------------------------------------- 


عاشقانه***می خورد بر سقف قلبم***یاد ایام تو داشتن***

می زند سیلی به صورت***باورت شاید نباشد***مرده است قلبم ز دستت***

فکر آنکه با تو بودم***با تو بودم شاد بودم***توی دشت آن نگاهت***

گم شدن در خاطراتت 


--------------------------------- 


ترکه می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو می گه

تکون بخوری با لگد می زنم تو سرت 


--------------------------------- 


گاهی آدم میشکنه.. زخمایی هست که تقصیر هیچ کس نیست ،

ولی جاشون میمونه،تا خیلی! 


-------------------------------- 


شب عروسی یه زوج ترک.. فامیل عروس:

 سبد سبد گل یاس ...عروس ما چه زیباست... فامیل داماد:

 گونی گونی پشکله ...عباس علی خوشگله  


--------------------------------- 


کسانی که به طرف عقربه های ساعت امضاء می کنند ،انسانهای منطقی هستند

 2- کسانی که بر عکس عقربه های ساعت امضاء می کنند ،

دیر منطق را قبول می کنند و معمولاً غیر منطقی هستند .

 3- کسانی که از خطوط عمودی استفاده می کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند .

 4-کسانی که از خطوط افقی استفاده می کنند انسانهای منظمی هستند .

5- کسانی که با فشارامضاء می کنند ، در کودکی سختی کشیده اند 


--------------------------------- 


گر چه بی تو زندگی آهنگ زیبایی ندارد می روم چون عشق من در قلب تو جایی ندارد  


-------------------------------- 


واسهء شکستن یه دل فقط یه لحظه وقت می خوای...

اما واسه اینکه از دلش در بیاری شاید هیچ وقت فرصت نداشته باشی ...  


-------------------------------- 


رو آدرس چند خط بالاتر کلیک کردی نکردی...چون ویروسه 


-------------------------------- 


به تو تکیه کردم پشتمو خالی کردی...تو رسم دل شکستنو بد جوری حالی کردی 


------------------------------- 


عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست

تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست

 عاشقی مقدورهر عیاش نیست غم کشیدن صنعت نقاش نیست 


------------------------------ 


عمراً اینارو بدونی

.......

 1- توماس ادیسون از تاریکی وحشت داشت

 2- صدای اردک اکو ندارد

 3- چشمهای شتر مرغ از مغزش بزرگتر است

4- مورچه ها نمی خوابند

5- الفبای مردم هاوایی 12 حرف دارد

6- کد کشور روسیه 007 است

 7- اگر سر سوسک را قطع کنند برای چند هفته زنده می مینند

 8- ارتفاع برج ایفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط 

16 سانتی متر تغییر میکند

 9- آدامس توسط یک فرمانده جنگی اختراع شد  


-------------------------------- 


یه مرغه به اون یکی مرغه میگه: دیدی بدبخت شدم،

 تو کیف دخترم پرخروس پیدا کردم. دوستش میگه:

 اینکه چیزی نیست، من تو کیف دخترم تخم مرغ پیدا کردم 


-------------------------------- 


دختر و پسره داشتن با هم قایم باشک بازی میکردند ،

 دختره به پسره میگه تو چشم بگذار اونوقت من میرم قایم میشم ،

 اگه تونستی منو پیدا کنی بغلم کن و بوسم کن ،

 اگه هم نتونستی منو پیدا کنی من زیر راه پله قایم شدم 


---------------------------------

ازش پرسیدم چقدر دوستم داری؟ گفت به اندازه شکوفههای بهاری.

 و چه راست میگفت چون شکوفههای بهاری مهمون دو روز بودن 


--------------------------------- 


یه روز عشقت رو دزدیدم و برای اینکه جاش مطمئن باشه

 اون رو تو قلبم قایم کردم

اما نمی دونستم که یه روز برای اینکه اون رو پس بگیری قلبم رو می شکنی 


------------------------------------- 


سلام من به شما تبریک میگم شما آدم خوش شانسی هستید

 شما برنده ی یک عدد دوست پسر با کیفیت dvd شدید مبارکتون باشه! 

 

********************************************* 


سرمایه ی عمره آدمی 1 نفس است و اون 1 نفس از برای 1 هم نفس است.

 گر نفسی با نفسی هم نفس است اون 1 نفس از برای 1 عمر بس است 


********************************************* 


سنگه بزرگ نشانه ی ریزش کوهه

......................

آدم بد شانس دم دریا میره تابلوی شنا ممنوع رو می بینه

......

آشپز که 2 تا شد یادشون میره غذا درست کنند

......

خواستگار رو از در راه نمیدادند با اینترنت به خواستگری میرفت

........!  


********************************************* 


برای هزارمین بار پرسید: تاحالا شده من دلت رو بشکنم ؟

منم برای هزارمین بار به دروغ گوفتم: نه. هیچ وقت


********************************************* 


نمیدانم آسمان چگونه است و زمین چه سان که در هر چه مینگرم تو را میبینم،

 نمیدانم به چه می اندیشم که روز هست خود را از یاد برده ام ،

 تنها چیزی که میدانم این است که هر چه دورتر میروی یادت نزدیک تر میآید

 و هر چه کمتر تو را میبینم نقشت بیشتر در دلم مینشیند!  


********************************************* 


هروقت پشتش بوق زدی دستشو ببره به روسریش،

 2:راهنمای چپ رو بزنه بپیچه راست،

 3:ماشینش که پنچر شد در کاپوت رو بزنه بالا،

 4:با سرعت 140 یه پیچ رو در نهایت خونسردی دور بزنه!!  


********************************************* 


خدا به انسان 2 گوش و 2 چشم و 2 دست و 2 پا داد.

اما میدونی چرا 1 قلب داد؟ چون میخواست تو دنبال دومیش باشی! 

********************************************* 


میدونی بدترین چیز چیه؟

اینه که شب فرشته پیشت بخوابه،

 صبح پاشی ببینی آقای سرابی ه!!!!!!!!!  


********************************************* 


رو تو یه حساب دیگه ایی میکردم ناراحت نشو

ولی تازه میفهمم مردم راست میگفتن تو آدمه دو رویی هستی

...........

یه روت ماهه ، یه روت گل یکی از یکی قشنگ تر!  

.............. تا مبدا دلش بشکنه  

ادامه مطلب ...